آیا گاهی کلمه سایه را شنیدهاید؟ شما از
سایه چی تصور دارید؟ گاهی شده است که از سایه معنی دیگری را نیزدر ذهن داشته بوده باشید؟
هدف از طرح اینگونه سوالات یافتن دیدگاه ونظرات شما دربارهی کلمهی سایه وموجود پنهان
شده در عقب این کلمه است. ممکن شما به آن معنی سایه اشاره کنید که معمول است و در موجودیت
نوری، انسانها، حیوانات و یاسایر موجودات چیزی شبیه خود را درکنارش برخلاف تابش نور
بیبیند، اما خودش نیست. این معنی ممکن در معنای ظاهری آن که در موجودیت نور، شکل میگیرد،
صدق کند، اما دراین جا منظور از آن موجودیست که هویتش درعقب این کلمه پنهان شده است.
سایه در اینجا آنچیزی نیست که ما از آن تصور
داریم، بلکه برخلاف تصور ما، سایه موجودیست شبیه ما و ازجنس موجودی بنام انسان. انسان
که از کرامت وعظمت وی بارها درکتاب عظیم الشان یاد رفته است. آدمیزاد که اشرفترین
مخلوق درکائینات شناخته شده است. اما این موجود شریف بعضا سطحی نگر و متعصب است. دیگران
را نسبت به خود کوچک میشمرد وقضاوتشان نسبت
به دیگران هم از همین زوایهی تعصب و سطحی نگری مایه میگیرد.این خصلت منفی موجود درآدمی
سبب شده است که بعضا از وی موجود خودخواه، متکبر، متعصب ومغرور بار بیاورد. البته آنعدهی
که به این نکتهی پی برده و با آن مبارزه میکند
ویا به معرفتی دست یافته، در پی حل آن برآمده است، اما عدهی دیگر که هنوز متوجه نشده
به بسیاری از مسایل اطراف وماحول خود نگاهی سطحی داشته ونمیتواند همه آن چیزی را که
میبیند، به گونهی واقعی آن بیبیند.
این نگاه ناقص وغیرمنصفانهی ما نسبت به محیط
که در آن قرار داریم، بازهم ریشه در خامی، تعصب و تکبر ما داشته و سبب شده است که طرز
دید وقضاوت ما را نیز آلوده به چنین پدیدههای منفی بسازد. قضاوتهای زودهنگام که
از سطح نگری ما مایه میگیرد، سبب شده است که اصلیت موجودات واشیا را نتوانیم دریابیم
ویا هم آن را ناقص دریابیم. یافتههای ناقص سبب میگردد با معرفتی کم که از آن داریم،
آن را به دیگران نیزناقص ویا حتی وارونه انتقال دهیم.
یکی از دهها نمونه ومثال که میتواند این ادعای
ما را ثابت سازد، نگاه ما به موجود به نام زن است. در طول تاریخ نگاه مردان نبست به
زنان، نگاه از بالا به پایین بوده است. نگاهی متعصبانه به زنان به نامهای چون موجود
نا توان، ناقصالعقل و بی درایت برشوری این جریان افزوده است. این نگاه نوع نگاه به
زن بوده که باعث به وجود امدن آثار گرانسنگ چون" جنس ضعیف"، "جنس دوم"،
سنگ صبور و غیره شده است. این نامها نیز ریشه درافکار وباورهای دارد که نسبت به زنان
داریم. ممکن است عدهی ما همان بارتاریخ را با خود حمل کنیم وبه آن باور نداشته باشیم،
اما عدهی دیگر معتقدند وعملا درگسترش چنین باورها نقش دارند.
سایه یکی از دهها نامیست
که برای زن بکاربرده میشود. نام تحمیلی که نه تنها هویت وی را درخود پنهان ساخته است
بلکه وی را جسم سرگردان و بیروح معرفی نموده است. سایه همچنان زن
را مدام وابسته، ناتوان وضعیف معرفی کرده که نمیتواند درنبود مرد توانایی عمل را داشته
باشد. منظور از نبود مرد در کنار زن، مسالهی فلسفهی خلقت نیست، بلکه اقدام وعمل مستقلانهی
زن است که درنبود مردان ممکن ناقص انجام پذیرد. سایه ریشه در همان ضربالمثل شومی دارد
که درمیان عوام وتودهی مردم رایج است." زنان سایهی مردان است".
سایه در نبود نور وجود نداشته که همانا غیابت
مردان را ناقصهی زنان نیز میخوانند. این وابستگی سایه به نور و جسم که از آن شکل
میگیرد، به زنان نیز تعمیم داده شده است. البته در هر مقطعی زمانی با چنین نگرشی نسبت
به زنان مواجه بودهایم و این یک اتفاق نو نیست، بلکه ریشه در تاریخ وافسانههای آفرینش
وخلقت نیز دارد. پیشنهی دراز و مبارزات طولانی در راستایی زدودن این مساله وبازیابی
هویت اصلی زنان تاهنوز که هنوز است نتوانسته، برچسبهای ضعف و ناتوانی زنان را از آنان
دور سازد.
درجامعه امروزی ما نیز چنین مساله به وضاحت
دیده میشود. نگاهی به ساختار نظام، وضعیت
اجتماعی وبه یدک کشیدن فرهنگ خشونت وسرکوفت زدن به زنان از جمله مسایل است که عملا
هر روز میبینیم. جریانها وشعارهای مختلف را با استفاده از نام زنان میبینیم که دراین
شوربازاری سیاست افغانستان به راه انداخته اند. عدهی بنام مدافعان حقوق زن، فعالین
حقوق زن ودهها عنوان شبیه این دارد از نام وآدرس به نام زن استفادهی سیاسی وابزاری
میکنند. تجارت بزرگ تحت این ادرس راه اندازی شده است.
هرآنچه در این میان کم رنگ اند و یاهم بیتفاوت
عمل کرده اند، حضورکمرنگ خود خانمهاست. خانمها اولا در چنین جریانها حضور ندارند
ویاهم اگر حضوردارند تنها رنگ محفل شده اند واز موضوع قدرت وتوانایی وارد اینگونه بازیها
نشده اند. توجه نکردن به این مساله سبب شده است که فرصت بیشتر را برای معامله گران
وتجاران حقوق زن بدهد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر