جشنوارهی موسیقی به مناسبت روز جهانی جوانان
دربامیان فرصت برای همدلی وهمگرایی هنرمندان، جوانان و سایر شهروندان کشور است. این
تنها جشنوارهی موسیقی و تجلیل از روزجهانی جوانان نه، بلکه میثاق وتعهد در برابر تمدن
و عظمت بوداست که همد لان را در فضایی آبی رنگ آسمان بامیان گیرد اورده است.
جشنوارهی موسیقی در بامیان را میتوان نوع
از اعتراض در برابر سایهی سنگین سنتهای ناپسند وباورهای طالبانی قلمداد نمود. اعتراض
که میخواست به هرات شکل بگیرد ولی تحریم شد. از کابل صدا بلند کرد و سرکوب شد. در
جاغوری گام برداشت ولی گودالهای بزرگ را حفر نمودند. هنرمندان علاقمندان هنر تشخیص دادند که بامیان و آغوش بودا،
درههای بزرگ و آسمان شفاف و آبی رنگ بامیان میتواند گوش خوب برای شنیدن این
صداهای خفه شده باشد.
آنان با این گردهمایی و جشنواره میثاق و تعهد
دربرابر بودا و مدنیت بستند. بودایی که نمادی از تاریخ و تمدن ماندگار در تاریخ این
جغرافیا دارد. تعهد به این پیکرهها و خدایان چندین قرن به معنایی بازگشت به عصر حجر
و عقبگرد به تاریکی نیست، بلکه پیمان دوباره برای ترمیم و احیایی هویت این مدنیت عظیم
است. مدنیت که در میان درهها و کوههای پرفراز و نشیب بامیان روزگاری انقلاب عظیم
تمدن بشری را به خود اختصاص داده بود. قامت استوار شمامه وصلصال گواه برتاریخ و تمدنی
دارد که کمتر نظیرش را میتوان یافت.
بودا از چندسالی به این سوست که برزبان رسانهها
جاریست و حرف از بازسازی دوباره آن زده میشود، اما تبعیض، افکارطالبانی وبیکفایتی
مقامات مسوول سبب شده که همچنان در سکوت معنادار بیایستد ونظاره گر جسمهای سرگردان
وبیروح فرزندانش باشد. بودا که به مثابهی مادر است بر فرزندانش دین سنگین دارد. ادای
این دین برفرزندان که در این یکدهه زیست واجب بود که نکرد، اما نسل جوان و متعهد به
بهانهی روز جوانان و جشنوارهی موسیقی، زمینه را برای گامهای بعدی مساعد ساخت. تا
باشد که هم دین مادر را ادا کند و هم مسولیت را که متوجه آنان میشود عهده دار شود.
شب به یادماندنی جشن موسیقی بامیان سیلی محکم
برصورت مقامات و مسوولین بیکفایت بود. مسوولین که حتی نتوانست فرصت را برای احیایی
مجدد این پیکرههای بزرگ تاریخی با کمک وحمایت مالی یونسکو مساعد سازد. تاریخ همه
رویدادها را در خود میگنجاند وبرای نسلهای آینده میسپارد. روسیاهان رو سیاهتر خواهند
شد.
هنرمندان دربرابر قامت شکسته و خمیدهی بودا
با حنجره و صدای دلانگیز پیام صلح وهمدلی را در تارهای گیتار و دمبوره، دهل و رباب،
هارمونیه و غیچک درمیان کوههای سر به فلک و آسمان آبی رنگ بامیان به خوانش گرفتند.
آنان نسل اعتراض و احیاگر فرهنگ و تاریخ اند. نسل که حضورش چهرههای فاسدین را شرمنده،
دزدان را رسوا و بیکفایتان را انگشت نشان جامعه و مردم میسازند.
نسل اعتراض ومتعهد دیگر به افکارگلبدینی، اندیشهی
طالبانی وشعارهای پوچ حکومتهای نا اهل یکدههی گذشته باور ندارند. آنان هر کدام با
ابزار و مهارتهای هنری شان میخواهد که حنجرهی برای بیان دردها وحقایق باشند که شهروندان
را سالیان سال آواره، سرگردان و ازهمدیگر دور داشته اند. جشنوارهی موسیقی به بهانهی
روزجوانان فرصت خوبی برای گردهم آمدن و همدلی با خویشتن خویش بود. خویشتن که باخویش
توسط بیگانه بیگانه شده است.
هرچند واکنش قشر متحجر را باخود داشت، اما دیگر
کافیست که بداند این فتواها جز همان اطراف دخمههای مفتی مفتخوار نمیچلد. آنان میدانند
که یکدست شدن جوانان زنگ خطر برای تنگ شدن فعالیت قومندانها باج ده به آنان، زورمندان
محلی، رهبرنماهایی خواهند شد که سالیان سال با بازی کردن با احساسات قومی، زبانی وسمتی
مردم را نشخوار کرده است.
هرچند تابحال میتوان احساس کرد که حضور این
گروه در جامعه قدغن، برنامههایش با فتوایی جهاد روبروست و نامهی نوشته شدهی تکفیری
آنان در جیب مفتی نهفته است، اما یک آغاز و گامی به سوی مبارزه با خرافات، دگم اندیشی
و اندیشههای طالبانی بود. تهدید به تکفیر، الوده شدن به گناه که هنوز خود تعریف از
آن ندارد و حرکت خلاف باورهای دینی از جمله دلایل میان تهی آنان برشمرده میشود. این
فتوا و باورهای کهنه دیگر کمتر خریداری دارد، اما هنوز سایههای آنان سنگینی میکند.
حضور پرشور مردم و جشنوارهی بی نظیر موسیقی
توانست که فضایی دوستانه و صمیمی را میان مهمانان و میزبانان بیشتر کند. لبخند برلبان
میزبانان جاری ومهمانان را حیرت زده نمایند. بودا را خشنود و بامیرا ماندگارتر سازد.
بودا دوباره جان بگیرد وبیش از هر زمانی دیگر ماندگار شود. بودا خوب درخشید و خوب پذیرایی
از مهمانان کرد.
نسل اعتراض در برههی خاص زمانی قراردارد. رشد
افکار طالبانی وبازگشت به دهههای تاریکی از یک سو ومدرنیزه شدن جامعه درباطلاق سنت
حاکم برجامعه و چالشهای جدی آن از طرف دیگر. تنها همدلی و تعهد میتواند گامهای بعدی
را هموار تر و فرصتها را بیشتر سازد.
جشنوارهی موسیقی به مناسبت روز جوانان در
درهی بامیان بسیار را شگفت زده کرده است. قلمها را وادار به نوشتن کرد. شاعران را
به سوی سفر خیال وشعر برد. عکاسکان را کنجکاوتر و گزارشگران را بیشتر به وادار به واکاوی
نمود تا باشد که چیزی از این شب و روز به یاد ماندنی در خورجین برای سایر شهروندان
که نتوانستند در این برنامه حضور برسانند بیاورد.
شهروندان بامیان در این چندسال خوب درخشیده
اند. از اعتراضات مدنی شان تا برنامههای فرهنگی. درخشش شان درکانکور ومیزبانی از مهمانهای
دور و نزدیک. آنان توانسته اند که قامت شکستهی بودا را بابرنامههای بینظیر و زیبایشان
همچنان استوار نگهدارند. بامیانیها هستهی اعتراضات مدنی ومسالمتآمیز. روزگار به
کامتان و موفقیتهای مزید برای شما تمنا دارم.
نوت: نشرشده در روزنامه اطلاعات روز
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر