سیاستهای رییس جمهور غنی همواره از سوی سیاسیون، شهروندان
واحزاب سیاسی مورد نقد بوده و رویکرد آن را در سیاست قومی میخوانند. این قومی
خواندهشدن سیاست وی از سوی منتقدان گاه و بیگاهی خودرا در برخورد با قضایا
ورویدادها در کشور برملا میسازد. یکی از مواردی که رییس جمهور با نگاهی قومی بآن
برخورد کرد، مساله جنگ ارزگان است.
او پس از یک هفته سکوت وخاموشی در برابر جنگ ارزگان، جنگ
جاری در این ولایت را جنگ قومی خواند. او با مطرح کردن جنگ قومی نه تنها که نتوانست
از بخش از انتقادات شهروندان بخاطر سکوت وخاموشی یک هفتهیاش بکاهد، بلکه زمینه را برای نقد وانتقاد بیشتر شهروندان نیز باز
کرد، زیرا خاموشی وسکوت رییس جمهور در برابر جنگ جاری علیه غیرنظامیان، خشم شهروندان را
برانگیخته بود، اما قومی خوانده شدن جنگ ارزگان خشم مردم را بیشتر وانتقادات آنان را در شبکه
های اجتماعی وسطوح مختلف جامعه بیشتر کردهاست.
اینکه رییس جمهور چرا جنگ جاری را در ارزگان خاص قومی
خواند، چند دلیل دارد:
اول: رییس جمهور غنی می خواست این جنگ همانطوریکه با سکوت وخاموشی بدرقه شده است، همچنان با سکوت وخاموشی خاتمه پیدا کند، اما انتقاد شهروندان وسرانجام لبریزشدن کاسه صبر معاون
رییس جمهور که در همه موارد باسکوت وخاموشی از کنار قضایا میگذرد، رییس جمهور را
وداشت تا سکوتش را بشکند. سرور دانش معاون رییس جمهور در نشست روز چهارشنبه هفته
گذشته، در کنفرانس مطبوعات جنگ ارزگان را یک جنایت خوانده وعاملان آن را تروریست
خطاب کرد واز مردم ارزگان خواست که در برابر این جنگ بیایستند واز عزت وناموس شان
دفاع کنند.
این موضعگیری دانش سبب شد که رییس جمهور فورا هیاتی را
موظف ودر رابطه موضعش را اعلان نماید، اما از آنجایکه هیچ توجیه برای اینکه نداشت، مگر اینکه آن را منازعه قومی بخواند. در حالیکه دراین جنگ طالبان بالای محلات مسکونی
هزارهنشین ولایت ارزگان حمله کرده و مدعیست که با سربازان دولتی ونیروهای اربکی
در جنگ اند، اما واقعیت امر اینست که دراین جنگ بیشتر با مردم ملکی وغیرنظامی طرف
اند که باحاکمیت طالبان در مناطق شان مخالف اند.
دوم رییس جمهور غنی در طول چهار سال حکومتداریاش چنان
جامعه را پارچه پارچه کرده که دیگر فرصت برای این پیوند وآشتی ندارد. او که خودرا
یکی از کاندیدای ریاست جمهوری دوره بعد میگوید، اکنون خودرا در یک وضعیت بد و
آشفته سیاسی میبیند. در طول حکومتداریاش تا که توانست بزرگان جهادی، شخصیت های سیاسی
واحزاب وسران قومی را به نحوی در برابر هم قرار دارد ویا هم به نحوی به حاشیه راند
که آنان احساس حقارت، کینه ونفرت نسبت به رییس جمهور ونوعیت حکومتداریاش پیدا
کند.
برای اینکه بتواند این کاستیها وتقابلها را کاهش دهد،
اکنون دست به سفرهای ولایتی زده ودهها پروژه از قبل تکمیل شده را دوباره افتتاح،
پروژههای تهداب گذاری وافتتاح شده را تهداب گذاری وافتتاح کند. از جانب دیگر، این
تقابل با سران قومی میدان بازی را برای سیاست دوره بعد تنگتر ویارگیری را دشوار
کردهاست. برای زمینه سازی از همین حالا دست به کمپاین زده وسفرهای ولایتیاش را
یکی پی دیگری دنبال می کند.
سوم رییس جمهور با
قهرمان بازیها وبازی کردن با کارت قومی در تلاش است تا یکبار دیگر برکرسی ریاست
جمهور تکیه زند، در حالیکه بازی با کارت قومی در افغانستان نه تنها که برنده
نداشته بلکه همواره بازنده نیز داشته است. در اخرین موضعگیری در رابطه به جنگ
ارزگان این مساله بخوبی ووضوح دیده میشودکه رییس جمهور چنین سیاستی را دنبال می
کند.