۸ خرداد ۱۳۹۷

تعدد کاندیدا ناشی ازدیدی اقتصادی به پارلمان است


یکی از دلایل تعدد کاندیدا، نگاهی اقتصادی آنان به پارلمان است. بانگاهی گذرا به وضعیت اقتصادی نمایندگان دوره قبل پیش از رسیدن به کرسی پارلمان وبعداز آن متوجه می‌شویم که تغیرات کلانی در زندگی اقتصادی آنان رونما شده‌است. این تغییر وبهبود وضعیت اقتصادی آنان اکنون عده‌ی  را به این فکر انداخته است که چی جای بهتر از پارلمان در وضعیت کنونی بوده می‌تواند که هم از یک سلسله امتیازات برخوردار می‌شویم و هم صاحب اقتصاد وزندگی بهتر می‌شویم.

خیل از کاندیدای احتمالی جوانان بی تجربه و گمنام را می‌توان ناشی از همین دید دانست. زیرا آنان خوب می دانند که بسیاری از وکلا وضعیت اقتصادی خوبی نداشتند و با راه یافتن در مجلس نه تنها که صاحب خانه‌ها وساختمان‌های شیک شدند، بلکه کار وبار تجارتی نیز راه انداختند وزمینه را حتی برای دریافت تابعیت وشهروندی کشورهای دیگر جهان برای خود وبعضی اقاریب شان نیز فراهم ساختند.
اکنون که در یک موقعیت حساس زمانی قرار داریم، نهایت دقت را بخرچ بدهیم تا افرادی که خودرا با این دید کاندیدا کرده‌اند را شناسایی کرده ودر لیست سیاه خود ودوستان خود قرار دهیم.  تلاش کنیم که یکبار دیگر چنین تجربه‌ی را که از نمایندگان قبلی کسب کرده‌ایم، تکرار نکنیم، نیاز می‌بینم که به این مساله توجه شود.
وضعیت اقتصادی یکی از معیارها برای شناخت می‌تواند باشد، اما حرف اول و آخر نیست؛ زیرا بسیاری ازکاندیدا دارای وضع اقتصادی خوب و مناسب هستند، اما سوادی کافی ندارند. بناء دقت در گزینش وتعین نمایندگان آینده ما با یک سلسله معیارهای که می‌تواند شایسته را از  نااهل وکاندیدای فرمایشی مجزا سازد، و ما را کمک می‌کند که دیگر اشتباه نکنیم یا کمتر اشتباه کنیم، از اشد ضرورت رفتن به سوی انتخابات وانتخاب کردن است.
ممکن این نکته مطرح شودکه قانون این حق را به شهروندان داده است که انتخاب شوند وانتخاب کنند وتعدد کاندیدا بر همین اصل است. اما این اصل زمانی مورد شک و تردید قرار می‌گیرد که بیشترین نقض قانون از سوی همین نمایندگان وافرادی صورت گرفته اند که در یک موقعیت بلندتر دولتی، شخصی ویا اجتماعی قرار دارند. اگر قانون به عنوان یک ارزش پاس داشته شود، در نزد آنان از جایگاه برخوردارم ی‌بود، چنین یک بی‌نظیم و آنارشی را در جامعه شاهد نبودیم.


احزاب بی‌برنامه در پی تغییرنظام انتخاباتی

در این روزها که روند ثبت نام کاندیدان پارلمان وشورای ولسوالی آغاز شده، احزاب سیاسی تلاش دارند تا تغییراتی را در قانون و نظام انتخاباتی کشور بوجود بیاورند.  این تلاش احزاب سیاسی در راستای  تغیر نظام انتخاباتی کشور از از سیستم رای واحد غیر انتقال به سیستم رای قابل انتقال می‌باشد. این پیشنهادات از سوی احزاب سیایسی در حال صورت می‌گیرد که ناکارآیی احزاب، قومی بودن و غیرملی بودن آن همواره زبان زد تمام شهروندان بوده‌است.
غیر ملی وفراگیر نبودن احزاب سیاسی سبب شده‌است که فاصله میان شهروندان واحزاب سیاسی با گذشت هر روز بیشتر وبیشتر شود. زیرا احزاب سیاسی با گذشت هر روز دامنه ومحدوده فعالیت آنان تنگتر وبسته‌تر شده و در چنبره قوم، سمت وزبان وحتی به سرحد خانواده تنزیل کرده‌‎است. سیاست ورزی قومی وخانوادگی عامل عمده‌ بی‌اعتمادی وفاصله میان شهروندان واحزاب سیاسی است.
ازجانب دیگر، باوجودیکه بیش از یک ماه از روند ثبت نام رای دهندگان می‌گذرد، اما تاکنون هیچ حزب سیاسی برای تشویق و اهمیت انتخابات برای اعضا و هوادارانش ارایه نکرده‌است. این نشان می‌دهد که احزاب سیاسی تاکنون ملی نمی‌اندیشند و به پروسه‌ها و برنامه‌های کلان ملی که می‌تواند با نقش احزاب وسهم‌گیری آنان در روند رشد و تقویت آن بهتر وبیشتر از قبل باشد و زمینه نهادینه‌سازی آن را فراهم سازد، عملا همسو وهمگام نشده‌است.
نداشتن برنامه مشخص و منظیم سیاسی مدون از جمله مواردیست که احزاب سیاسی را دچار روزمره‌گی کرده و با گذشت هر روز به این معضل افزوده می‌‌شود. درحالیکه افغانستان در پرتگاه سقوط و از هم‌پاشیدن قرار دارد، هیچ یکی از احزاب سیاسی در سطح کلان کشوری طرح وبرنامه‌ی را ارایه نکرده‌است که بتواند شهروندان را برای یکدست شدن وهمگام‌سازی برای تقویت نظام تشویق نماید.
اکنون که منافع اینگونه احزاب به خطر افتاده و نگرانی از نداشتن نماینده در پارلمان دارد، برای تغییر سیستم انتخاباتی دست به کار شده‌‌اند. هرچند قبلا نیز بعضی برنامه‌های را دراین زمینه داشتند، اما از آنجایکه استراتیژیک نمی‌اندیشند و مقطعی عمل می‌کنند، همواره با شکست مواجه می‌شوند. احزاب اگر برنامه‌ی برای تغییر را داشتند، باید بعداز انتخابات‌ دوره‌های قبل دست بکار می‌شدند وتاکنون به نتیجه‌ می‌رسیدند واکنون که در دقیقه نود تصمیم‌گیری قرار داریم، بهتر همان است که از این روند حمایت کنیم.
با داشتن چنین احزابی که نمی‌تواند فراتر از منفعت فرد، حزب وسمت وقومش بیندیشد، بهتر است که از نظام کنونی انتخابات حمایت شود. هر چند نظامی را که احزاب سیاسی پیشنهاد می کند در ذات خود خوب است، اما از انجایکه افغانستان در یک وضعیت نابسامان قرار دارد، و احزاب هنوز در چنبره قومی، مذهبی وسمتی وحتی خانوادگی گیر مانده اند، ترجیحا نظام کنونی باید حفظ و از آن باید حمایت شود، در غیر آنصورت سپردن خود به چنگال گرگان است.
سیستمی را که احزاب پیشنهاد می کند زمانی کارآ و خوب خواهد بود که احزاب قوی ونیرومند، فراگیر وملی شکل بگیرد. با احزاب کنونی رفتن به سوی سیستم رای قابل انتقال به معنای خودکشی سیاسی شهروندان است. شهروندان تاکنون هزینه‌های های سنگینی را برای تحقق ونهادینه سازی دموکراسی پرداخته اند، اما اکنون که احزاب قومی وغیر ملی است نباید از این روند حمایت کرد.

۶ خرداد ۱۳۹۷

شبکه‌های اجتماعی و مسوولیت‌های شهروندی

شبکه‌های اجتماعی یکی از پرقدرتمندترین ابزاریست که فعلا شهروندان در اختیار خود دارد. این شبکه‌ها تاکنون در کشورهای مختلف، دارای تاثیرات وسیع و متفاوتی بوده که حتی تا سرحدی سقوط نظام‌ها نیز به پیش رفته است. شبکه‌ی بودن این ابزار قدرتمند توانسته است که از وی به عنوان رسانه عامه پسند و اطلاع رسان سریع در میان مردم جا بازکند. با رشدتاکنالوژی و اتصال شهروندان به شبکه‌ انترنت، زندگی و دنیای شان تغییر کرد. شهروندان هر آنچه را که در اطراف شان اتفاق می‌افتد ویا هم فراتر از آن در سطح جهان بوقوع می‌پیوندد، به همدیگر مخابره میکنند،، شریک می‎سازند وحتی در برابر آن واکنش نشان می‌دهند.
این نشان میدهد که شهروندان امروز دیگر در برابر اتفاقات ومسایل جاری در جغرافیای زندگی شان ویا فراتر از آن بی تفاوت بوده نمی‌توانند و موضع خاص خودرا می‌توانند داشته باشد. این ابراز نظر از طریق همین شبکه‌های اجتماعی میسر ومجال برای بیان آن فراهم شده‌است.

همانطوریکه از نام این پدیده مدرن پیداست، شبکه‌ اجتماعی، سریعا وارد اجتماعات شده و جا باز می‌کند. هرچند که این شبکه‌های اجتماعی استفاده کنندگان زیادی دارد، اما همواره آزاد وبدون سانسور نبوده است که در بعضی از کشورها زیر ذره‌بین حکومت‌های مستبد قرار دارد و فلتر می‌شود، اما  درافغانستان این ابزار قدرتمند با گذشت هر روز قدرتمندتر می‌شود.
این ابزار قدرتمند همانطوریکه اشاره رفت در کشورهای دیگر تا سرحد سقوط نظام‌ها به پیش رفته است، اما در افغانستان نیز بی تاثیر نبوده و توانسته است که هزاران شهروند را در گردهمایی‌های بزرگ، اعتراضات در شبکه‌‌های اجتماعی وحتی فشارهای جدی برمسوولان گردهم بیاورند. کاربران با دقت وکنجکاوی در اطلاع رسانی، خدمات وکم کاری‌های را که روزانه در محیط کار، زندگی وسطح شهر می‌بینند به ان می‌پردازند. همین نکته سنجی ودقت در شبکه‌های اجتماعی سبب شده‌است که مسوولان همواره به دلیل کم کاری، عدم پاسخگویی و ناکارآیی شان از این ناحیه احساس نگرانی کنند. حکومت ومسوولان همواره در پی کتمان واقعیت‌‎ها، کم کاری‌ها وحتی اطلاع رسانی نادرست نادرست اند، اما کاربران شبکه‌های اجتماعی همواره ضعف و نادرست بودن اطلاعات شان را افشاء می کنند. نمونه خوب این موارد را می‌توان از  زیر فشار قرار دادن رییس مجلس نمایندگان یاد کرد که توسط کاربران شبکه‌های اجتماعی زیر فشار شدید قرار گرفته وخواهان برگرداندن آن مبلغ پولی هستند که از بودجه ملی بگونه نادرست به مصرف رسیده است.
اگر شهروندان از این ابزار بگونه درست ومدیریت شده آن استفاده کنند، به یقین که نه تنها به اصلاحات وپاسخگویی مسوولان کمک می‌کند بلکه شهروندان را نیز به سمت مسوولیت شناسی وتربیه جامعه آگاه و مسوول سوق می‌دهد. در بسا موارد دیده شده‌است که شهروندان از کنار ناهنجاری‌های اجتماعی با بی تفاوتی تمام می‌گذرند، اما اگر همین مساله از سوی یکی از کاربران پوشش داده شود، با نشر و پخش آن همه متوجه شده وموضع خودشان را می‌داشته باشند.
اکنون که در یک موقعیت خاص وحساس زمانی دیگر که همانا برگزار ی انتخابات پارلمانی قرار داریم، شهروندان می‌توانند مسوولانه این پروسه را تعقیب و پوشش دهند. هرچند که تا برگزاری انتخابات پارلمان چند ماه وقت داریم، اما همین که این پروسه را از آغاز ثبت نام رای دهندگان تا ثبت نام کاندیدان، جریان کمپاین، تخلفات، تقلبات و آگاهی دهی شهروندان پوشش یابد، کمک می‌کند تا یکبار دیگر پروسه ملی آسیب نبیند و از دستبرد متقلبین در امان باشد.
پرداختن اینگونه‌ی به موضوعات در شبکه‌های اجتماعی می‌تواند امید خلق کند که فرهنگ  استفاده درست از شبکه‌های اجتماعی در حال گسترش است. از جانب دیگر، استفاده از شبکه‌های اجتماعی تنها سرگرمی و تفریح نیست که بعضی به آن می‌پردازد، بلکه نوع مسوولیت شهروندی نیز است که با زیر نظر گرفتن هرانچه در اطرافش می‌گذرد گام عملی را در زمینه اصلاح طلبی، مبارزه با فساد و ناهنجاری‌های اجتماعی بردارد