بر اساس قانون، انتخابکردن و انتخابشدن حق هر شهروند افغانستان است و
من نیز با درنظرداشت این مادهی قانون به عنوان شهروند این مملکت میخواهم از حقام
در انتخاب نمایندهی خود برای مجلس نمایندگان استفاده کنم، اما این حق تنها دلیل نمیشود
که رفتنم را به پای صندوق رأی با آن توجیه کنم. بنا میخواهم دلیل حضورم را در روز
انتخابات در پای صندوق رأیدهی به چند نکته خلاصه کنم:
نکتهی اول؛
رأی میدهم که دارای نمایندهی مسوول و کارا باشم تا پارلمان کشور را که
یکی از سه قوهی دولت میباشد و نقش تأثیرگزار و سازنده بر سرنوشت جمعی شهروندان دارد،
صاحب این نقش و صلاحیت شود. همان طوری که جز وظایف و لوایح نمایندگان تقنین، نظارت
از کارکرد حکومت و نمایندگی از مردم میباشد، با رأی آگاهانه و دقیق شهروندان و استفادهی
مسوولانهی نمایندگان از این رأی، آنها باید در خانهی ملت بتوانند وضعیت نابسامان
جامعه را سامان دهند. چیزی که متأسفانه در دورههای پیشین برآورده نشد و خلاف آنچه
که مردم توقع و انتظار آن را داشت، به پیش رفت.
ممکن سوالی در ذهن مخاطبان پیدا شود که چه تضمینی وجود دارد که نمایندگان
این بار نیز دچار چنین خطای نشوند و بدتر از دورهی قبل عمل نکنند؟ بلی این نگرانی
و پرسش، جدی و بجا است، اما زمانی میتوانیم به این پرسش پاسخ دهیم و نگرانی را خاتمه
بخشیم که شهروندان ما آگاهانه رأی دهند، مسوولیت انتخابشان را بپذیرند و در برابر
هرگونه اعمال و رفتار غیرقانونی نمایندگان سکوت نکنند و نظارهگر نباشند.
بخشی از این نگرانی را با انتخاب آگاهانه و مسوولانه میتوانیم پاسخ بگوییم
و بخش دیگر آن را با نظارت از پروسهی انتخابات و تقاضای جدی از حکومت جهت شفافیت در
آن، رفع کنیم. به هر اندازه که انتخاب دقیق، مسوولانه و آگاهانه داشته باشیم و برعکس
آن در برابر تقلب، فساد وزورگوییها خاموش بنشینم، بازهم نتوانستهایم به آنچه که
میخواهیم برسیم. برای رسیدن به این هدف نیاز به یک سلسله مسوولیتپذیری، تلاشها
و از خودگذریها میباشد که آن را در خود نهادینه کنیم و قاطع باشیم.
نکتهی دوم؛
میبینیم که تصمیمگیریهای تبعیضآمیز، برخوردهای دوگانه و چندگانه،
فساد، فقر و بیکاری مردم را به ستوه آورده است و ما (شهروندان) هم جز مبارزه از طریق
قانون و رفتارهای مدنی، دیگر هیچگونه سلاحی نداریم. پس ابزار مبارزه با آن برخوردها،
داشتن نمایندگان دلسوز، پارلمان قوی و نظارت از روند کار حکومت است. با رفتن به پای
صندوقهای رأی و انتخاب آگاهانه، صاحب نمایندگانی میشویم که پارلمان قوی را میسازد
و جلوی اینگونه خودسریهای حکومت را گرفته و آن را در برابر مردم پاسخگو میسازد.
نکتهی سوم؛
من به عنوان یک شهروند این مملکت میخواهم که در این جا زندگی کنم و حداقل
سی سال دیگر از عمرم را اگر به محاسبه بگیرم و زنده باشم، میخواهم که صاحب زندگی عزتمند،
در امنیت و رفاه باشم. این خواستها از طریق قانون عادلانه، نظارت و پاسخگویی مسوولان
ممکن است. تا زمانی که از یک سو خواست داشته باشیم و از سوی دیگر بیمسوولیتی کنیم،
نه تنها که به خواستهامان نمیرسیم، بلکه با گذشت هر روز دچار وضعیت بدتر از این میشویم.
دورههای قبل باید یک تجربهی خوبی برای ما باشد و به نمایندگانی رأی ندهیم
که با استفاده از مصونیت پارلمانی مصروف قاچاق مواد مخدر، سنگهای قیمتی و دهها کار
خلاف قانون بودند. بر کسانی رأی دهیم که تعهد داشته باشند و در برابر وضعیت موجود،
بتوانند کاری انجام دهند.
کشورها و ملتهای دیگر در بهشت برین متولد نشدهاند و آسایش و رفاه امروزیشان
مدیون شهروندان مسوول دیروز شان هست که مسوولانه رأی دادند و تعقیب و تلاش کردند. اگر
شهروندان امروز همچنان خاموشانه از این وضعیت عبور کنند و مسوولیت امروز خود را به
نسل فردا واگذار کنند، نه تنها خود ما از آن رنج میبریم، بلکه نسل بعدی نیز از آن
رنج خواهد برد و چیزی جز نفرین و بیکارگی را از خود برای آینده بر جای نمیگذاریم.
باید علاوه کرد که هیچ گزینه و بدیل دیگری، بهتر از انتخابات را سراغ نداریم
که بتواند به اینگونه مسایل پاسخ بگوید. نظامهای متعددی را که در تاریخ تجربه کردهایم
هر کدام دارای کارنامههای سیاه و ننگینی بودهاند که نتوانسته به خواست مردم پاسخ
بگویند و سرانجام سقوط کردند و از میان رفتند. اکنون که شهروندان خود تصمیمگیرنده
اند، باید تصمیم عاقلانه بگیرند که نتیجهی آن دوباره به خود شهروندان بر میگردد.
منتشر شده در روزنامه اطلاعات روز