انتظار برقراری صلح و پایان بخشیدن به جنگ و خشونت در افغانستان از نشست
اندونیزیا نه تنها که خیلی خوشباورانه است بلکه نوع خود فریبی و تحقیر خویشتن خویش
نیز هست. این دیدگاه زمانی خلق میشود که رفتن به یک نشستی که هدف آن صلح و پایان بخشیدن به جنگ افغانستان از طریق گفتگو
میان علمای چند کشور اسلامی باشد؛ اما طرفین
نشست پیش از پیش به توافق برسند که هرگونه اظهار نظر و صدور اعلامیه در مورد مشروعیت
و ماهیت جنگ ممنوع و مختومه است.
اینگونه نشستها قبل از اینکه تلاشی برای صلح خواهی و پایان بخشیدن به
جنگ جاری در کشور باشد؛ نوع تقلا و درماندگی حکومت و شورای عالی صلح را به نمایش میگذارد. این تقلا و درماندگی زمانی برجستهتر میشود که نفوذیها
طالب و مخالفان دولت از یک طرف از درون حکومت صدای همنوایی با طالبان را بلند و با
برادرخواندنشان مصونیت برای انان خلق کنند و از
جانب دیگر زمینهساز برگ برندهگی این گروه در میدان جنگ نیز میشوند.
در دوران حکومت کرزی بارها از تربیون ارگ و نشستهای حکومتی به طالبان
برادر خطاب شد و آنان را برادران ناراضی خواندند٬ اما
این مساله در دوران حکومت وحدت ملی کمی متفاوتتر بود. اگر از تربیون ارگ و سپیدار
به آنان برادر خطاب نشد٬ از
سوی نمایندگان حکومت در ولایات این سیاست برادرخواندگی ناراضی همچنان تداوم یافت و
ادامه دارد.
این سیاست غلط و فریبنده قبل از اینکه به پایان بخشیدن جنگ جاری کمکی کند٬ به
تداوم خشونت٬ فاصله میان مردم
و دولت و همچنان بالابردن هزینه سنگین جنگ کمک میکند. واگذاری ولسوالیها با تمام
تجهیزات و امکانات آن و کشته شدن بیرحمانه سربازان در میدان نبرد و عدم حمایت از آنان
در تداوم همین سیاست است که ماشین جنگی گروه طالبان و مخالفان دولت را بیشتر به حرکت
در آوردهاست.
نشست صلح اندونیزیا بین چند مولوی از چند کشور اسلامی نه تنها که به خاتمه
بخشیدن این جنگ تحمیلی و استخباراتی کمک نمیتواند٬ بلکه
ضعف و ناتوانی پیشوایان دین را نیز برجسته میسازد.
پیشیوایان که در اندکترین که زمینههای کاری آنان را به خاطر مواجه میسازد، فتوا
صادر می کند، اما در برابر کشتار بیرحمانه، انفجارات وانتحاریهای که روزانه جان
انسانها را میگیرد، سکوت و خاموشی را اختیار می کند.
بنابراین علما و مولویان که در نشست اندونیزیا شرکت کردهاند هم از
همین دسته افرادی اند که به اشاره این و آن تصمیم میگیرند، صدا بلند می کنند و
خاموش میشوند. ایندسته از افراد خوب میدانند که موثریت شان در چنین یک مجالس و
نشستها ناچیز و حتی درحد یک نمایش است،
اما بانهم به این نمایش مضحک وذلتبار تن در میدهند و آن را لبیک میگویند.
بزرگترین دستآوردی را که ا زاین نشست میتوان توقع داشت، دید و باز دید٬ سیر
و سیاحت و چند عکس یادگاری و در خوشبینانهترین حالتش میتوان گفت که شاید زیبای٬ پیشرفت
و انکشاف کشور اندونیزیا آنان را مجذوب خود سازد و به فکر و تأمل وادارد و همگام
با کاروان ترقی و پیشرفت شوند.