خودکشی زهرا خاوری، فرصت شد برای بسیاریها که یکبار دیگر
به گذشته دوران دانشجویی خود برگردند و به خود نگرند، خاطرات نانوشته خودرا
بنویسند، از آنچه بنام پایان نامه و داد وگرفتهای میان دانشجویان و استادان
راهنما جریان دارد، لب به سخن بگشاید. این
روزها روزنامهها، هفته نامهها و سایر رسانهها به نشر وبازتاب خاطرات دانشجویان
پرداخته که نکتههای جالب را میتوان در درون آن یافت. بعضی از این نکتهها مشترک
وبعضی هم تازه و مدرن اند.
در این نوشته به
رسوایی یکی از استادان دانشگاه خصوصی که با دانشجویانش وارد معامله شدهاند میپردازم.
یکی از دانشجویان دانشگاه خصوصی از معاملات پنهانی میان استاد ودانشجویان
پرده بر میدارد. او داستان را اینگونه تعریف می کند. استادی در دانشگاه خصوصی با دانشجویانش به تفاهم میرسد که شما پایان نامه تان را با من بگیرید،
ضمن اینکه تمام پایان نامههای شما را مینویسم، در دفاع آن نیز به عنوان استاد
راهنما، عضوی هیئات داور حضور مییابم و جلسه دفاعیه شما را نیز جدی نمیگیرم و
کمک میکنم تا بتوانید موفقانه ازاین مرحله عبور کنید.
قرار معامله بر این میشود که هر دانشجو برای نوشتن پایان
نامه مبلغ پنج هزار افغانی را به استاد بدهد. این مبلغ نه تنها حق الزحمه نوشتن
پایان نامه را در بر میگیرد بلکه جلسه دفاعیه، نمرهی که به پایان نامه از سوی
استاد راهنما و هیئات داور داده میشود را نیز شامل میشود. علاوه بر آن، باید
نمراتی که به پایان نامهها داده میشود
هم از 95 به پایین نباشد.
دانشجویان گروه گروه به این استاد میپیوندد وبازار معاملات
گرم میشود. چندی نمیگذرد که مناسبات یکی از دانشجویان با استاد متذکره تیره میشود
و سرانجام کار به جای باریک میکشد که اداره دانشگاه ازاین معامله آگاه میشود.
اینکه دانشگاه با این استاد چگونه برخورد کرده وتصمیم گرفته، روشن نیست، اما وی در
میان جمع از همکاران خود رسوا وسرافکنده میشود.
دانشجویان که دراین معامله شریک بودند، انتظار پایان نامههایاشان را داشتند وخود دست
به قلم نبرده بودند، اما فاش شدن این معامله سبب میشود که هم استاد از درآمد
بماند و هم وقتی را که دانشجویان برای پایان
نامهها تعریف کرده بودند، از دست برود. این دانشجویان یا باید دنبال آدرسهای
مشابه این که در کابل کم نیستند بروند و یا هم یک سال دیگر را صرف تحقیق کنند تا
در ختم سال جدید علاوه بر پرداخت هزینه جداگانه به استاد راهنما و دانشگاه، آمادگی
لازم را برای دفاعیه از پایان نامهاش را نیز داشته باشند.
وضعیت تحقیق، علم ودانشگاهها در افغانستنان اینگونه است.
این یکی از دهها نمونهایست که هر روز از گوشه و کنار شنیده میشود. تا زمانیکه
علم وعلماندوزی در دانشگاهها به سٌخره گرفته شود، امید بستن برای تغییر و بهبود
در روند کاری وادارات فعلی را نداشته باشیم، زیرا برآیند دانشگاهها اینگونه است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر